دهم بهمن. ۴ ماهگی آیسان
سلام دختر عزیزم. معذرت میخوام که این خاطره رو با تاخیر مینویسم آخه کلی اتفاق افتاد و مامان یه کم درگیر بود. دختر دلبندم دهم بهمن روزی بود که شما ۴ ماهه شدی و باید واکسنتو میزدم واسه همین اون شب تصمیم گرفتیم دوباره برگردیم خونه مامانی تا صب اول وقت از اونجا شما رو ببرم مرکز بهداشت و دوباره برگردم خونه مامانی.(اآخه خاله محبوبه جون که میخواست بره کربلا چن روزی اونجا بود و دور هم بودیم اما ما دوباره رفتیم خونه و کارو بارامون رو انجام دادیم و دوباره برگشتیم) خلاصه اینکه این دفعه قبل از رفتن به مرکز بهداشت قطره استامینوفن رو دادم تا بینم بهتر میشه یا نه که خدا رو شکر این دفعه شما اصن تب نکردی . خلاصه اینکه شب باباجون با یه کیک اومد خونه ماما...
نویسنده :
مامان جون
3:46